درهٔ شگفتانگیز لیر با حفظ تاریخی در سینه یکی از زیباترین و عجیبترین بخش این شهر موزه است. از دور که به این دره بنگری گویا سنگهای آن دهان باز کرده و گذشته را نجوا میکنند. وجود بیش از 100 حلقه چاه آب دست کنده، حوضچههای مستطیل شکل که در ابتدا محل ذخیره و تصفیه آب باران و سپس به قبور سنگی تغییر کاربری دادهاند و آبانبارهای متعدد، همه خود گواهی بر وجود فرهاد وار مردمانی ست که روزگاری در این دیار میزیستهاند و خلاقیتهای فرا بشری خود را با قلم و چکش واقعیت بخشیدهاند.
سازههای آبی این دره، قبور اسلامی، گور دخمهها و بعضاً لولههای سفالی مورد استفاده در سیستم فاضلاب خود بخش عظیمی ست از شهر موزهٔ سیراف که همه گویای تمدن این منطقه در گذشتهٔ بسیار دور است.
با گشتی در این شهر دلیل شهرت سیراف بهعنوان " شهر گفتوگوی تمدنها" را بهخوبی میتوان درک کرد. وجود دیوارهها و ته ستونهای مسجد جامع و آثار بهجامانده از آتشکدهای در بالای تپه نشان از آن دارد که افرادی با هر دین و مذهب و اعتقاد با هر پیشه و حرفهای همزیستی مسالمتآمیز داشتهاند. همچنین محراب و خرابههای مسجدی که به نام امام حسن بصری معروف است و علاوه بر جنبهٔ مذهبی بهصورت مدرسه استفاده میشده، یادآورد اهمیت و قداست علم و دیانت در این خطه است.
گام نهادن در شهری که بدون نیاز به وارد شدن در موزهٔ ساختگی آن میتوان فرهنگ و تمدن منطقه را در کوچه و خیابانش دید، دکتر دیوید وایت هاوس را بر آن داشت تا با گروه تخصصی خویش در سالهای 1966 تا 1973 و در شش فصل به کنکاش و کاوش پرداخته و حاصل کار حفاری و خاکبرداریها را اکنون میتوان در این شهر بهخوبی مشاهده نمود.
دکتر وایت هاوس که به دنبال کشف برههای از تاریخ سیراف بود در ابتدا میهمان شیخ ناصر نصوری در قلعهٔ 200 سالهٔ وی شد و پس از چندی با خرید قطعهای زمین از خانم «مریم افروخ» به ساخت مجموعهای 11 اتاقه که شامل خوابگاه و اتاق کار بود پرداخت.
بزرگترین بخش از اشیای بهدستآمده در کنکاشهای دکتر وایت هاوس که بیشتر شامل قطعات سفالی، سکه و سنگ قبر بود به موزهٔ بریتانیا انتقال و بخش دیگر توسط 10 موسسه به 3 قارهٔ مختلف برده شده است.
در سال 2007 بخشی از دپارتمان خاورمیانهٔ موزهٔ بریتانیا به شهر سیراف اختصاص داده شد و بیش از 20هزار قطعه از یافتههای آن با اختصاص شماره شناسه و کد مخصوص و اطلاعات کامل برای استفادهٔ پژوهش گران حول تاریخ و گذشتهٔ این شهر باستانی در موزهای به نام موزهٔ سیراف قرار داده شد.
پرواضح است که هدف اصلی از ایجاد موزه، حفاظت و معرفی هویت فرهنگی و همچنین ارزیابی و قیاس میان پدیدههای تاریخی، فنی، صنعتی و هنری گذشته و حال است. هم از این رو در شهر سیراف نیز در محل زندگی وایت هاوس موزهای تأسیس گردید تا علاوه بر حفاظت از آثار میراثفرهنگی و تقویت صنعت گردشگری، سدی باشد در برابر زوال فرهنگ بومی این شهر تاریخی.
و در پایان گفتهٔ شاعر خطهٔ جنوب؛ منوچهر آتشی؛ که چنین سرود برای دیرینگی سیراف:
در کوچههای سیراف میگردم،
بر سنگفرشهای غبارآلود،
و تکههای کهنهٔ تاریخ را
از دخمهها
و لای جرز برمیدارم
و فوت میکنم غبار قرون را از آنها
انتهای پیام/